( وَ مِنْ كَلامٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ ) فِى ذِكْرِ عَمْرِو بْنِ الْعاصِ: عَجَباً لِابْنِ النّابِغَةِ!! يَزْعُمُ لِأَهْلِ الشّامِ اَنَّ فِى دُعابَةً، وَ أَنِّى امْرُوٌ تِلْعابَةٌ، أُعافِسُ وَ أُمارِسُ! لَقَدْ قالَ باطِلًا، وَ نَطَقَ اثِماً. أَما- وَ شَرُّ الْقَوْلِ الْكَذِبُ- اِنَّهُ لَيَقُولُ فَيَكْذِبُ، وَ يَعِدُ فَيُخْلِفُ، وَ يَسْأَلُ فَيُلْحِفُ، وَ يُسْأَلُ فَيَبْخَلُ، وَ يَخُونُ الْعَهْدَ، وَ يَقْطَعُ الْإِلّ، فَإِذا كانَ عِندَ الْحَرْبِ فَأَىُّ زاجِرٍ وَ امِرٍ هُوَ؟؟!! ما لَمْ تَأْخُذِ السُّيُوفُ مَاخِذَها، فَإِذا كانَ ذلِكَ كانَ أَكْبَرُ مَكِيدَتِهِ أَنْ يَمْنَحَ الْقَوْمَ سَبَّتَهُ. أَما، وَ اللَّهِ إِنّى لَيَمْنَعُنِى مِنَ اللَّعِبِ ذِكْرُ الْمَوْتِ، وَ إِنَّهُ لَيَمْنَعُهُ مِنْ قَوْلِ الْحَقِّ نِسْيانُ الْأخِرَةِ، إِنَّهُ لَمْ يُبايِعْ مُعاوِيَةَ حَتّى شَرَطَ لَهُ أَنْ يُؤْتِيَهُ أَتِيَّةً، وَ يَرْضَخَ لَهُ عَلى تَرْكِ الدِّينِ رَضِيخَةً.
درباره عمرو بن عاص
روانشناسى عمروعاص
شگفتا از عمروعاص پسر نابغه! ميان مردم شام گفت كه من اهل شوخى و خوشگذرانى بوده، و عمر بيهوده مىگذرانم!! حرفى از روى باطل گفت و گناه در ميان شاميان انتشار داد مردم آگاه باشيد! بدترين گفتار دروغ است، عمروعاص سخن مىگويد، پس دروغ مىبندد، وعده مىدهد و خلاف آن مرتكب مىشود، درخواست مىكند و اصرار مىورزد، اما اگر چيزى از او بخواهند، بخل مىورزد، به پيمان خيانت مىكند، و پيوند خويشاوندى را قطع مىنمايد، پيش از آغاز نبرد در هياهو و امر و نهى بىمانند است تا آنجا كه دستها به سوى قبضه شمشيرها نرود. اما در آغاز نبرد، و برهنه شدن شمشيرها، بزرگترين نيرنگ او اين است كه عورت خويش را آشكار كرده، فرار نمايد. آگاه باشيد! به خدا سوگند كه ياد مرگ مرا از شوخى و كارهاى بيهوده باز مىدارد، ولى عمروعاص را فراموشى آخرت از سخن حق باز داشته است، با معاويه بيعت نكرد مگر بدان شرط كه به او پاداش دهد، و در برابر ترك دين خويش، رشوهاى تسليم او كند.