تاريخ و زمان
سه شنبه 18 ارديبهشت 1403  
بيشتر
جستجو
بازديدها
تعداد بازديد از سايت: 1097108
تعداد بازديد اين بخش: 33147
در امروز: 1266
اين بخش امروز: 45

بيشتر
خطبه ها
خطبه (110) -در نكوهش دنيا


( وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ: ) أَمّا بَعْدُ فِإِنّى أُحَذِّرُكُمْ الدُّنْيا فَإِنَّها حُلْوَةٌ خَضِرَةٌ، حُفَّتْ بِالشَّهَواتِ، وَ تَحَبَّبَتْ بِالْعاجِلَةِ، وَ راقَتْ بِالْقَلِيلِ، وَ تَحَلَّتْ بِالامالِ، وَ تَزَيَّنَتْ بِالْغُرُورِ، لا تَدُومُ ‏حَبْرَتُها، وَ لا تُؤْمَنُ فَجْعَتُها، غَرّارَةٌ ضَرّارَةٌ، ‏حائِلَةٌ زائِلَةٌ، ‏نافِدَةٌ ‏بائِدَةٌ، أَكّالَةٌ ‏غَوّالَةٌ، لا تَعْدُو إِذا تَناهَتْ إِلى أُمْنِيَّةِ أَهْلِ الرَّغْبَةِ فِيها وَ الرِّضاءِ بِها أَنْ تَكُونَ كَما قالَ اللَّهُ تَعالى: ‏كَماءٍ ‏أَنَزَلْناهُ‏ ‏مِنَ‏ ‏السَّماءِ ‏فَاخْتَلَطَ ‏بِهِ‏ ‏نَباتُ‏ ‏الْأَرْضِ‏ ‏فَأَصْبَحَ‏ ‏‏هَشِيماً‏ ‏تَذْرُوهُ‏ ‏الرِّياحُ‏، ‏وَ ‏كانَ‏ ‏اللَّهُ‏ ‏عَلى ‏كُلّ‏ ‏شَىْ‏ءٍ ‏مُقْتَدِراً لَمْ يَكُنِ امْرُوءٌ مِنْها فِى حَبْرَةٍ ‏إِلّا ‏أَعْقَبَتْهُ‏ ‏بَعْدَها ‏‏عَبْرَةً‏، وَ لَمْ يَلْقَ مِنْ سَرَّائِها ‏بَطْناً إِلَّا مَنَحَتْهُ مِنْ ضَرَّائِها ‏ظَهْراً، وَ لَمْ ‏تَطُلَّهُ‏ فِيها ‏دِيمَةُ رَخاءٍ إِلّا ‏هَتَنَتْ‏ ‏عَلَيْهِ‏ ‏مُزْنَةُ بَلاءٍ، وَ حَرِىٌّ إِذا أَصْبَحَتْ لَهُ مُنتَصِرَةً أَن تُمْسِىَ لَهُ مُتَنَكِّرَةً، وَ إِنْ جانِبٌ مِنْهَا اعْذَوْذَبَ وَ احْلَوْلى أَمَرَّ مِنْها جانِبٌ ‏فَأَوْبى. لا يَنالُ امْرُوءٌ مِنْ ‏غَضارَتِها ‏رَغَباً إِلَّا ‏أَرْهَقَتْهُ‏ ‏مِنْ‏ ‏نَوائِبِها ‏تَعَباً، وَ لا يُمْسِى مِنْها فِى جَناحِ أَمْنٍ إِلّا أَصْبَحَ عَلى ‏قَوادِمِ‏ خَوْفٍ، غَرّارَةٌ غُرُورٌ ما فِيها، فانِيَةٌ فانٍ مَنْ عَلَيْها، لا خَيْرَ فِى شَىْ‏ءٍ مِنْ أَزْوادِها إِلَّا التَّقْوى، مَنْ أَقَلَّ مِنْهَا اسْتَكْثَرَ مِمّا يُؤْمِنُهُ، وَ مَنِ اسْتَكْثَرَ مِنْهَا اسْتَكْثَرَ مِمّا ‏يُوبِقُهُ‏، وَ زالَ عَمّا قَلِيلٍ عَنْهُ. ‏كَمْ‏ ‏مِنْ‏ ‏واثِقٍ‏ ‏بِها قَدْ فَجَعَتْهُ، ‏وَ ‏ذِى‏ ‏طُمَأْنِينَةٍ ‏إِلَيها ‏قَدْ ‏صَرَعَتْهُ‏، وَ ذِى ‏أُبَّهَةٍ قَدْ جَعَلَتْهُ حَقِيراً، وَ ذِى ‏نَخْوَةٍ قَدْ رَدَّتْهُ ذَلِيلًا سُلْطانُها ‏دُوَلٌ‏، وَ عَيْشُها ‏رَنِقٌ‏، وَ عَذْبُها ‏أُجاجٌ‏، وَ حُلْوُها ‏صَبِرٌ، وَ غِذاؤُها ‏سِمامٌ‏، وَ أَسْبابُها ‏رِمامٌ‏، حَيُّها بِعَرَضِ مَوْتٍ، وَ صَحِيحُها بِعَرَضِ سُقْمٍ، مُلْكُها مَسْلُوبٌ، وَ عَزِيزُها مَغْلُوبٌ، وَ ‏مَوْفُورُها مَنكُوبٌ، وَ جارُها ‏مَحرُوبٌ‏.

أَلَسْتُمْ فِى مَساكِنِ مَنْ كانَ قَبْلَكُمْ أَطْوَلَ أَعْماراً، وَ أَبْقى اثاراً، وَ أَبْعَدَ امالًا، وَ أَعَدَّ عَدِيداً، وَ أَكْتَفَ جُنُوداً، تَعَبَّدُوا لِلدُّنْيا أَىَّ تَعَبُّدٍ، وَ اثَرُوها أَىَّ إِيثارٍ، ثُمَّ ظَعَنُوا بِغَيْرِ زادٍ مُبَلِّغٍ، وَ لا ‏ظَهْرٍ ‏قاطِعٍ‏؟! فَهَلْ بَلَغَكُمْ أَنَّ الدُّنْيا سَخَتْ لَهُمْ نَفْساً ‏بِفِدْيَةٍ، أَوْ أَعانَتْهُمْ بِمَعُونَةٍ، أَوْ أَحْسَنَتْ لَهُمْ صُحْبَةً؟ بَلْ ‏أَرْهَقَتْهُمْ‏ ‏بِالْفَوادِح‏، وَ ‏أَوْهَنَتْهُمْ‏ بِالْقَوارِع، وَ ‏ضَعْضَعَتْهُمْ‏ بِالنَّوائِبِ، وَ ‏عَفَّرَتْهُمْ‏ لِلْمَناخِرِ، وَ وَطِئَتْهُمْ ‏بِالْمَناسِمِ‏، وَ أَعانَتْ عَلَيْهِمْ رَيْبَ الْمَنُونِ، فَقَدْ رَأَيْتُمْ تَنَكُّرَها لِمَنْ ‏دانَ‏ ‏لَها، وَ اثَرَها وَ ‏‏أَخْلَدَ‏ ‏‏إِلَيْها‏ ‏حِينَ‏ ‏ظَعَنُوا عَنْها لِفِراقِ الْأَبَدِ، وَ هَلْ زَوَّدَتْهُمْ إِلَّا ‏السَّغَبَ‏، أَوْ أَحَلَّتْهُمْ إِلَّا ‏الضَّنْكَ‏، أَوْ نَوَّرَتْ لَهُمْ إِلَّا الظُّلْمَةَ، أَوْ أَعْقَبَتْهُمْ إِلَّا النَّدامَةَ؟ ‏أَفَهذِهِ‏ ‏تُؤْثِرُونَ‏، أَمْ إِلَيْها تَطْمَئِنُّونَ، أَمْ عَلَيْها تَحْرِصُونَ. فَبِئْسَتِ الدّارُ لِمَنْ لَمْ يَتَّهِمْها وَ لَمْ يَكُنْ فِيها عَلى وَجَلٍ مِنْها، فَاعْلَمُوا -وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ- بِأَنَّكُمْ تارِكُوها وَ ظاعِنُونَ عَنْها، وَ اتَّعِظُوا فِيها بِالَّذِينَ قالُوا: ‏مَنْ‏ ‏أَشَدُّ ‏مِنّا ‏قُوَّةً حُمِلُوا إِلى قُبُورِهِمْ ‏فَلا ‏يُدْعَوْنَ‏ ‏رُكْباناً، وَ أُنزِلُوا ‏‏الْأَجْداثَ‏‏ فَلا يُدْعَوْنَ ضِيفاناً، وَ جُعِلَ لَهُم مِنَ ‏الصَّفِيحِ‏ ‏أَجْنانٌ‏، وَ مِنَ التُّرابِ أَكْفانٌ، وَ مِنَ ‏الرُّفاتِ‏ جِيرانٌ. فَهُمْ جِيرَةٌ لا يُجِيبُونَ داعِياً، وَ لا يَمْنَعُونَ ضَيْماً، وَ لا يُبالُونَ مَندَبَةً؛ إِنْ ‏جِيدُوا لَمْ يَفْرَحُوا، وَ إِنْ قُحِطُوا لَمْ يَقْنَطُوا، جَمِيعٌ وَ هُمْ احادٌ، وَ جِيرَةٌ وَ هُمْ أَبْعادٌ، مُتَدانُونَ لا يَتَزاوَرُونَ، وَ قَرِيبُونَ لا يَتَقارَبُونَ، حُلَماءُ قَدْ ذَهَبَتْ أَضْغانُهُمْ، وَ جُهَلاءُ قَدْ ماتَتْ أَحْقادُهُمْ. ‏لا ‏يُخْشى ‏فَجْعُهُمْ‏، وَ لا يُرْجى دَفْعُهُمْ، اسْتَبْدَلُوْا بِظَهْرِ الْأَرْضِ بَطْناً، وَ بِالسَّعَةِ ضِيقاً، وَ بِالْأَهْلِ غُربَةً، وَ بِالنُّورِ ظُلْمَةً، فَجاؤُها كَما فارَقُوها حُفاةً عُراةً، قَدْ ظَعَنُوا عَنْها بِأَعْمالِهِمْ إِلَى الْحَياةِ الدّائِمَةِ، وَ الدّارِ الْباقِيَةِ، كَما قالَ سُبْحانَةُ ‏كَما ‏بَدَأْنا ‏أَوَّلَ‏ ‏خَلْقٍ‏ ‏نُعِيدُهُ‏، ‏وَعْداً ‏عَلَيْنا، ‏إِنّا ‏كُنّا ‏فاعِلِينَ‏.

در نكوهش دنيا

هشدار از دنياپرستى

پس از ستايش پروردگار، همانا من شما را از دنياى حرام مى‏ترسانم، زيرا در كام شيرين و در ديده انسان سبز و رنگارنگ است، در شهوات و خواهشهاى نفسانى پوشيده‏شده، و با نعمتهاى زودگذر دوستى مى‏ورزد، با متاع اندك زيبا جلوه مى‏كند، و در لباس آرزوها خود را نشان مى‏دهد، و با زينت غرور خود را مى‏آرايد، شادى آن دوام ندارد، و كسى از اندوه آن ايمن نيست

شناخت ماهيت دنيا

دنياى حرام بسيار فريبنده و بسيار زيان‏رساننده است، دگرگون‏شونده و ناپايدار، فناپذير و مرگبار، و كشنده‏اى تبهكار است، و آ نگاه كه به دست آرزومندان افتاد و با خواهشهاى آنان دمساز شد مى‏نگرند كه جز سرابى بيش نيست كه خداى سبحان فرمود: (زندگى چون آبى ماند كه از آسمان فرو فرستاديم و به وسيله گياهان فراوان روييد سپس خشك شده، باد آنها را پراكنده نمود و خدا بر همه چيز قادر و تواناست). كسى كه از دنيا شادمانى نديد جز آنكه پس از آن با اشك و آه روبرو شد، هنوز با خوشيهاى دنيا روبرو نشده است كه با ناراحتيها و پشت كردن آن مبتلا مى‏گردد، شبنمى از رفاه و خوشى دنيا بر كسى فرود نيامده جز آنكه سيل بلاها همه چيز را از بيخ و بن مى‏كنند، هرگاه صبحگاهان بيارى كسى برخيزد، شامگاهان خود را به ناشناسى مى‏زند، اگر از يك طرف شيرين و گوارا باشد از طرف ديگر تلخ و ناگوار است. كسى از فراوانى نعمتهاى دنيا كام نگرفت جز آنكه مشكلات و سختيها دامنگير او شد، شبى را در آغوش امن دنيا به سر نبرده جز آنكه صبحگاهان بالهاى ترس و وحشت بر سر او كوبيد، بسيار فريبنده است و آنچه در دنياست نيز فريبندگى دارد، فانى و زودگذر است، و هر كس در آن زندگى مى‏كند فنا مى‏پذيرد

روش برخورد با دنيا

در زاد و توشه آن جز تقوا خبرى نيست، كسى كه به قدر كفايت از آن بردارد در آرامش به سر مى‏برد، و آن كس كه در پى به دست آوردن متاع بيشترى از دنيا باشد وسائل نابودى خود را فراهم كرده، و به زودى از دست مى‏رود، بسا افرادى كه به دنيا اعتماد كردند، ناگهان مزه تلخ مصيبت را بدانها چشاند و بسا صاحب اطمينانى كه به خاك و خونش كشيد، چه انسانهاى باعظمتى را كه خوار و كوچك ساخت، و بسا فخرفروشانى را كه به خاك ذلت افكند حكومت دنيا ناپايدار، عيش و زندگانى آن تيره و تار، گواراى آن شور، و شيرينى آن تلخ، غذاى آن زهر، و اسباب و وسائل آن پوشيده است، زنده آن در معرض مردن، و تندرست آن گرفتار بيمارى است، حكومت آن بر باد رفته، و عزيزان آن شكست خورده متاع آن نكبت‏آلود و پناه‏آورنده آن غارت زده خواهد بود.

عبرت از گذشتگان

آيا شما در جاى گذشتگان خود به سر نمى‏بريد؟ كه عمرشان از شما طولانى‏تر و آثارشان با دوامتر، و آرزويشان درازتر، و افرادشان بيشتر، و لشگريانشان انبوه‏تر بودند؟ دنيا را چگونه پرستيدند؟ و آن را چگونه بر خود گزيدند؟ و سپس از آن رخت بربستند و رفتند بى توشه‏اى كه آنان را براى رسيدن به منزلگاه كفايت كند، و بى مركبى كه آنان را به منزلشان رساند. آيا شنيده‏ايد كه دنيا خود را فداى آنان كرده باشد؟ يا به گونه‏اى ياريشان داده با با آنان به نيكى به سر برده باشد؟ نه هرگز!! بلكه سختى و مشكلات دنيا چنان به آنها رسيد كه پوست و گوشتشان را دريد، با سختيها آنان را سست و با مصيبتها ذليل و خوارشان نمود، و بينى آنان را به خاك ماليد و لگدمال كرد، و گردش روزگار را بر ضد آنها برانگيخت، شما ديديد! دنيا آن كس را كه برابر آن فروتنى كرد، و آن را برگزيد، و بر همه چيز مقدم داشت، كه گويا جاودانه مى‏ماند، نشناخت و روى خوش نشان نداد تا آنكه از دنيا رفت، آيا جز گرسنگى توشه‏اى به آنها سپرد؟ آيا جز در سختى فرودشان نياورد؟ و آيا روشنى دنيا جز تاريكى، و سرانجامش جز پشيمانى بود؟

پرهيز از دنياى حرام

آيا شما چنين دنيايى را بر همه چيز مقدم مى‏داريد؟ و بدان اطمينان مى‏كنيد؟ يا در آرزوى آن به سر مى‏بريد؟ پس دنيا بد خانه‏اى است براى كسى كه خوشبين باشد، و يا از خطرات آن نترسد، پس بدانيد!- و مى‏دانيد- كه آن را ترك مى‏كنيد و از آن رخت برمى‏بنديد، و پند گيريد از آنها كه گفتند: (چه كسى از ما نيرومندتر است؟) سپس آنان را به گورهايشان سپردند بى آنكه سواره‏كارانشان خوانند، و در قبرها فرود آوردند بى آنكه همسايگان ناميده شوند، از سطح زمين، قبرها، و از خاك كفنها، و از استخوانهاى پوسيده همسايگانى پديد آمدند، كه هيچ خواننده‏اى را پاسخ نمى‏دهند، و هيچ ستمى را باز نمى‏دارند، و نه به نوحه‏گرى توجهى دارند، نه از باران خوشحال و نه از قحطسالى نوميد مى‏گردند، گرد هم قرار دارند و تنهايند، همسايه يكديگرند اما از هم دورند، فاصله‏اى با هم ندارند ولى هيچگاه به ديدار يكديگر نمى‏روند، نزديكان از هم دورند، بردبارانى هستند كه كينه‏ها از دل آنان رفته، بى‏خبرانى كه حسد در دلشان فرومرده است، نه از زيان آنها ترسى، و نه به دفاع آنها اميدى وجود دارد، درون زمين را به جاى سطح آن براى ماندن انتخاب كردند و خانه‏هاى تنگ و تاريك را به جاى خانه‏هاى وسيع برگزيدند، بجاى زندگى با خويشاوندان، غربت را، و به جاى نور، ظلمت را را برگزيدند، به زمين بازگشتند چونان كه در آغاز آن را پابرهنه و عريان ترك گفتند، و با اعمال خود به سوى زندگى جاويدان و خانه هميشگى كوچ كردند، آنان كه خداى سبحان فرمود: (چنانكه آفرينش را آغاز كرديم، آن را باز مى‏گردانيم، و عده‏اى برماست و همانا اين كار را انجام خواهيم داد).


تعداد بازديد اين صفحه: 150
خانه | بازگشت | Quran Guest (qguest)

طراحی، پیاده سازی و اجرا توسط شبکه ملی مدارس ایران ( رشد )

www.roshd.ir Powered By Sigma ITID.