( وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ: ) بِنا اهْتَدَيْتُمْ فِى الظَّلْماءِ، وَ تَسَنَّمْتُمُ الْعَلياءَ، وَ بِنَا انْفَجَرْتُمْ عَنِ السَّرارِ. وُقِرَ سَمْعٌ لَمْ يَفْقَهِ الْواعِيَةَ، وَ كَيْفَ يُراعِى النَّبْأَةَ مَنْ أَصَمَّتْهُ الصَّيْحَةُ؟ رَبَطَ جَنانٌ لَمْ يُفارِقْهُ الْخَفَقانُ.
ما زِلْتُ أَنْتَظِرُ بِكُمْ عَواقِبَ الْغَدْرِ، وَ أَتَوَسَّمُكُمْ بِحِلْيَةِ الْمُغْتَرِّينَ، حَتّى سَتَرَنِى عَنْكُمْ جِلْبابُ الدِّينِ، وَ بَصَّرَنِيكُمْ صِدْقُ النِيَّةِ، أَقَمْتُ لَكُمْ عَلى سَنَنِ الْحَقِّ فِى جَوادِّ الْمَضَلَّةِ حَيْثُ تَلْتَقُونَ وَ لا دَلِيلَ، وَ تَحْتَفِرُونَ وَ لا تُمِيهُونَ. أَلْيَوْمَ أُنْطِقُ لَكُمُ الْعَجْماءَ ذاتَ الْبَيانِ، عَزَبَ رَأْىُ امْرِىءٍ تَخَلَّفَ عَنِّى، ما شَكَكْتُ فِى الْحَقِّ مُذْ أُرِيتُهُ، لَمْ يُوجِسْ مُوسى عَلَيْهِ السَّلامُ خِيفَةً عَلى نَفْسِهِ، بَلْ أَشْفَقَ مِنْ غَلَبَةِ الجُهّالِ وَ دُوَلِ الضَّلالِ. أَلْيَوْمَ تَوافَقْنا عَلى سَبِيلِ الْحَقِّ وَ الْباطِلِ، مَن وَثِقَ بِماءٍ لَمْ يَظْمَأْ.
اندرز به مردم
ويژگيهاى اهل بيت (ع)
شما مردم به وسيله ما، از تاريكيهاى جهالت نجات يافته و هدايت شديد، و به كمك ما، به اوج ترقى رسيديد، صبح سعادت شما با نور ما درخشيد، كر است گوشى كه بانگ بلند پندها را نشنود، و آن كس را كه فرياد بلند، كر كند، آواى نرم حقيقت چگونه در او اثر خواهد كرد؟ قلبى كه از ترس خدا لرزان است، همواره پايدار و با اطمينان باد من همواره منتظر سرانجام حيلهگرى شما مردم بصره بودم، و نشانههاى فريب خوردگى را در شما مىنگريستم، تظاهر به ديندارى شما پردهاى ميان ما كشيد ولى من با صفاى باطن درون شما را مىخواندم. من براى واداشتن شما به راههاى حق، كه در ميان جادههاى گمراهكننده بود بپا خاستم در حالى كه سرگردان بوديد، و راهنمايى نداشتيد، به دنبال رهبر و راهنما بوديد اما او را نمىيافتيد، امروز زبان بسته را به سخن مىآورم، دور باد راى كسى كه با من مخالفت كند، از روزى كه حق به من نشان داده شد، هرگز در آن شك و ترديد نكردم، كنارهگيرى من چونان حضرت موسى (ع) برابر ساحران است كه بر خويش بيمناك نبود، ترس او براى اين بود كه مبادا جاهلان پيروز گردند و دولت گمراهان حاكم گردد، امروز ما و شما بر سر دوراهى حق و باطل قرار داريم، آن كس كه به وجود آب اطمينان دارد تشنه نمىماند.