تاريخ و زمان
چهارشنبه 5 ارديبهشت 1403  
بيشتر
جستجو
بازديدها
تعداد بازديد از سايت: 1082888
تعداد بازديد اين بخش: 3154
در امروز: 794
اين بخش امروز: 6

بيشتر
خطبه ها
خطبه (227)-در ستايش پيامبر


( وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ: ) الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى لا تُدْرِكُهُ الشَّواهِدُ، وَ لا تَحْوِيهِ الْمَشاهِدُ، وَ لا تَراهُ النَّواظِرُ، وَ لا تَحْجُبُهُ السَّواتِرُ، الدَّالِّ عَلى قِدَمِهِ بِحُدُوثِ خَلْقِهِ، وَ بِحُدُوثِ خَلْقِهِ عَلى وُجُودِهِ، وَ بِاشْتِباهِهِمْ عَلى أَنْ لا شِبْهَ لَهُ، الَّذِى صَدَقَ فِى مِيعادِهِ، وَ ارْتَفَعَ عَنْ ظُلْمِ عِبادِهِ، وَ قامَ بِالْقِسْطِ فِى خَلْقِهِ، وَ عَدَلَ عَلَيْهِمْ فِى حُكْمِهِ، ‏مُسْتَشْهِدٌ بِحُدُوثِ الْأَشْياءِ عَلَى أَزَلِيَّتِهِ، وَ بِما وَسَمَها بِهِ مِنَ الْعَجْزِ عَلى قُدْرَتِهِ، وَ بِمَا اضْطَرَّها إِلَيْهِ مِنَ الْفَناءِ عَلى دَوامِهِ، ‏واحِدٌ ‏لا ‏بِعَدَدٍ، وَ دائِمٌ لا ‏بِأَمَدٍ، وَ قائِمٌ لا بِعَمَدٍ، تَتَلَقَّاهُ الْأَذْهانُ لا ‏بِمُشاعَرَةٍ، وَ تَشْهَدُ لَهُ ‏الْمَرائِى‏ لا بِمُحاضَرَةٍ، لَمْ تُحِطْ بِهِ الْأَوْهامُ، بَلْ تَجَلّى لَها بِها، وَ بِهَا امْتَنَعَ مِنْها وَ إِلَيْها حاكَمَها، لَيْسَ بِذِى كِبَرٍ امْتَدَّتْ بِهِ النِّهاياتُ فَكَبَّرَتْهُ تَجْسِيماً، وَ لا بِذِى عِظَمٍ تَناهَتْ بِهِ الْغاياتُ فَعَظَّمَتْهُ تَجْسِيداً، بَلْ كَبُرَ شَأْناً، وَ عَظُمَ سُلْطاناً، وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ ‏رَسُولُهُ‏ ‏الصَّفِىّ‏ وَ أَمِينُهُ الرَّضِىُّ، صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ، أَرْسَلَهُ بِوُجُوبِ الْحُجَجِ، وَ ظُهُورِ ‏الْفَلَجِ‏، وَ إِيضاحِ الْمَنْهَجِ، فَبَلَّغَ الرِّسالَةَ ‏صادِعاً بِها، وَ حَمَلَ عَلَى الْمَحَجَّةِ دالّاً عَلَيْها، وَ أَقامَ أَعْلامَ الْإِهْتِداءِ، وَ مَنارَ الضِّياءِ، وَ جَعَلَ ‏أَمْراسَ‏ الْإِسْلامِ مَتِينَةً، وَ عُرَى الْإِيْمانِ وَثِيقَةً.

مِنْها فِى صِفَةِ عَجِيبِ خَلْقِ أَصْنافٍ مِنَ الْحَيَوانِ: وَ لَوْ فَكَّرُوا فِى عَظِيمِ الْقُدْرَةِ، وَ جَسِيمِ النِّعْمَةِ، لَرَجَعُوا إِلَى الطَّرِيقِ، وَ خافُوا عَذابَ الْحَرِيقِ، وَ لكِنَّ الْقُلُوبَ عَلِيلَةٌ، وَ ‏الْأَبْصارَ مَدْخُولَةٌ! أَلا يَنْظُرُونَ إِلى صَغِيرِ ما ‏خَلَقَ‏ كَيْفَ أَحْكَمَ خَلْقَهُ، وَ أَتْقَنَ تَرْكِيبَهُ، وَ فَلَقَ لَهُ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ، وَ سَوّى لَهُ الْعَظْمَ وَ ‏الْبَشَرَ. أُنظُرُوا إِلَى النَّمْلَةِ فِى صِغَرِ جُثَّتِها، وَ لَطافَةِ هَيْئَتِها، لا تَكادُ تُنالُ بِلَحْظِ الْبَصَرِ، وَ لا بِمُسْتَدْرَكِ الْفِكرِ، كَيْفَ دَبَّتْ عَلى أَرْضِها، وَ ‏صُبَّتْ‏ عَلى رِزْقِها! تَنْقُلُ الْحَبَّةَ إِلى جُحْرِها، وَ تُعِدُّها فِى مُسْتَقَرِّها، تَجْمَعُ فِى حَرِّها لِبَرْدِها، وَ فِى ‏وُرُودِها ‏لِصَدَرِها، مَكْفُولَةٌ بِرِزْقِها، مَرْزُوقَةٌ ‏بِوَفْقِها. لا يُغْفِلُهَا الْمَنَّانُ، وَ لا يَحْرِمُها الدَّيَّانُ، وَ لَوْ فِى ‏الصَّفَا الْيابِسِ، وَ الْحَجَرِ ‏الْجامِسِ‏، وَ لَوْ فَكَّرْتَ فِى مَجارِى أَكْلِها وَ فِى عُلْوِها وَ سُفْلِها، وَ ما فِى الْجَوْفِ مِنْ ‏شَراسِيفِ‏ بَطْنِها، وَ ما فِى الرَّأْسِ مِنْ عَيْنِها وَ أُذُنِها، لَقَضَيْتَ مِنْ خَلْقِها عَجَباً، وَ لَقِيتَ مِنْ وَصْفِها تَعَباً، فَتَعالَى الَّذِى أَقامَها عَلى قَوئِمِها، وَ بَناها عَلى دَعائِمِها. لَمْ يَشْرَكْهُ فِى فِطْرَتِها فاطِرٌ، وَ لَمْ يُعِنْهُ ‏عَلى خَلْقِها قادِرٌ، وَ لَوْ ضَرَبْتَ فِى مَذاهِبِ فِكْرِكَ لِتَبْلُغَ ‏غاياتِكَ‏ ما دَلَّتْكَ الدَّلالَةُ إِلَّا عَلى أَنَّ فاطِرَ النَّمْلَةِ هُوَ فاطِرُ النَّخْلَةِ، لِدَقِيقِ تَفْصِيلِ كُلِّ شَىْ‏ءٍ، وَ غامِضِ اخْتِلافِ كُلِّ حَىٍّ!! وَ مَا الْجَلِيلُ وَ اللَّطِيفُ، وَ الثَّقِيلُ وَ الْخَفِيفُ، وَ الْقَوِىُّ وَ الضَّعِيفُ فِى خَلْقِهِ إِلّا سَواءٌ. وَ كَذلِكَ السَّماءُ وَ الْهَواءُ، وَ الرِّياحُ وَ الْماءُ. فَانظُرْ إِلَى الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ، وَ النَّباتِ وَ الشَّجَرِ، وَ الْماءِ وَ الْحَجَرِ، وَ اخْتِلافِ هذَا اللَّيْلِ وَ النَّهارِ، وَ تَفَجُّرِ هذِهِ الْبِحارِ، وَ كَثْرَةِ هذِهِ الْجِبالِ وَ طُولِ هذِهِ ‏الْقِلالِ‏، وَ تَفَرُّقِ هذِهِ اللُّغاتِ، وَ الْأَلْسُنِ الْمُخْتَلِفاتِ، فَالْوَيْلُ لِمَنْ ‏أَنْكَرَ ‏الْمُقَدِّرَ، ‏وَ ‏جَحَدَ الْمُدَبِّرَ. زَعَمُوا أَنَّهُمْ كَالنَّباتِ ما لَهُمْ زارِعٌ، وَ لا لِاخْتِلافِ صُوَرِهِمْ صانِعٌ، ‏و ‏لَمْ‏ ‏يَلْجَأُوا إِلى حُجَّةٍ فِيمَا ادَّعَوْا، وَ لا تَحْقِيقٍ لِما ‏‏وَعَوْا‏، وَ هَلْ يَكُونُ بِنآءٌ مِنْ غَيْرِ بانٍ، أَوْ جِنايَةٌ مِنْ غَيْرِ جانٍ؟

وَ إِنْ شِئْتَ قُلْتَ فِى الْجَرادَةِ إِذْ خَلَقَ لَها عَيْنَيْنِ حَمْراوَيْنِ، وَ أَسْرَجَ لَها حَدَقَتَيْنِ ‏قَمْراوَيْنِ‏، وَ جَعَلَ لَهَا السَّمْعَ الْخَفِىَّ، وَ فَتَحَ لَهَا الفَمَ السَّوِىَّ، وَ جَعَلَ لَهَا الْحِسَّ الْقَوِىَّ، وَ نابَيْنِ بِهِما تَقْرِضُ، وَ ‏مِنْجَلَيْنِ‏ بِهِما تَقْبِضُ، يَرْهَبُهَا الزُّرّاعُ فِى زَرْعِهِمْ، وَ لا يَسْتَطِيعُونَ ‏ذَبَّها وَ لَوْ أَجْلَبُوا بِجَمْعِهِمْ، حَتّى تَرِدَ الْحَرْثَ فِى ‏نَزَواتِها، وَ تَقْضِىَ ‏مِنْهُ‏ شَهَواتِها، وَ خَلْقُها كُلُّهُ لا يَكُونُ إِصْبَعاً مُسْتَدِقَّةً. فَتَبارَكَ ‏‏اللَّهُ‏‏ ‏الَّذِى‏ ‏يَسْجُدُ ‏لَهُ‏ ‏مَنْ‏ ‏فِى‏ ‏السَّمواتِ‏ ‏وَ ‏الْأَرْضِ‏ ‏طَوْعاً ‏وَ ‏كَرْهاً، وَ ‏يُعَفِّرُ لَهُ خَدّاً وَ وَجْهاً، وَ يُلْقِى بِالطّاعَةِ إِلَيْهِ سِلْماً وَ ضَعْفاً، وَ يُعْطِى لَهُ الْقِيادَ رَهْبَةً وَ خَوْفاً، فَالطَّيْرُ مُسَخَّرَةٌ لِأَمْرِهِ، أَحْصى عَدَدَ الرِّيشِ مِنْها وَ النَّفَسِ، وَ أَرْسى قَوائِمَها عَلَى ‏النَّدى وَ الْيَبَسِ، ‏قَدَّرَ أَقْواتَها، وَ أَحْصى أَجْناسَها. فَهذا غُرابٌ وَ هذا عُقابٌ، وَ هذا حَمامٌ وَ هذا نَعامٌ، دَعا كُلَّ طائِرٍ بِاسْمِهِ، وَ كَفَلَ لَهُ بِرِزْقِهِ، ‏و ‏أَنشَأَ ‏السَّحابَ‏ ‏الثِّقالَ‏ ‏فَأَهْطَلَ‏ ‏دِيَمَها، وَ ‏عَدَّدَ ‏قِسَمَها، فَبَلَّ الْأَرْضَ بَعْدَ جُفُوفِها، وَ أَخْرَجَ نَبْتَها بَعْدَ ‏جُدُوبِها.

در ستايش پيامبر

خداشناسى

ستايش خداوندى را سزاست كه حواس او را درك نكنند، و مكانها او را دربرنگيرند، ديدگان او را ننگرند، و پوششها او را پنهان نسازند، با حدوث آفرينش ازلى بودن خود را ثابت كرد، و با پيدايش انواع پديده‏ها وجود خود را اثبات فرمود، و با همانند داشتن مخلوقات ثابت شد كه خدا همانندى ندارد. خدا در وعده‏هاى خود راستگو، و برتر از آن است كه بر بندگان ستم روا دارد، ميان مخلوقات به عدل و داد رفتار كند، و در اجراى احكام عادلانه فرمان دهد، حادث بودن اشيا، گواه بر ازليت اوست، و ناتوانى موجود، دليل قدرت بى‏مانند او، و نابودى پديده‏ها، گواه دائمى بودن اوست. خدا يكى است نه با شمارش، هميشگى است نه با محاسبه زمان، برپاست نه با نگهدارنده‏اى، انديشه‏ها او را مى‏شناسند نه با درك حواس، نشانه‏هاى خلقت به او گواهى مى‏دهند نه به حضور مادى، فكرها و انديشه‏ها بر ذات او احاطه ندارند، كه با آثار عظمت خود بر آنها تجلى كرده است، و نشان داد كه او را نمى‏توانند تصور كنند، و داورى اين ناتوانى را بر عهده فكرها و انديشه‏ها نهاد. بزرگى نيست داراى درازا و پهنا و ژرفا، كه از جسم بزرگى برخوردار باشد، و باعظمتى نيست كه كالبدش بى‏نهايت بزرگ و ستبر باشد، بلكه بزرگى خدا در مقام رتبت، و عظمت او در قدرت و حكومت اوست.

ويژگيهاى پيامبر اسلام (ص)

گواهى مى‏دهم كه محمد (ص) بنده و فرستاده خدا، و پيامبر برگزيده، و امانتدار پسنديده اوست (درود خدا بر او و عترت او باد) خدا او را با حجت‏هاى الزام‏كننده، و پيروزى آشكار، و راه روشن فرستاد، پس رسالت خود را آشكار رساند و مردم را به راه راست واداشت، و به همگان نشان داد، و نشانه‏هاى هدايت را برافراشت، و چراغهاى روشن را بر سر راه آدميان گرفت، رشته‏هاى اسلام را استوار كرد، و دستگيره‏هاى ايمان را محكم و پايدار نمود.

راه‏هاى خداشناسى

اگر مردم در عظمت قدرت خدا، و بزرگى نعمت‏هاى او مى‏انديشيدند، به راه راست بازمى‏گشتند، و از آتش سوزان مى‏ترسيدند، اما دلها بيمار، و چشمها معيوب است. آيا به مخلوقات كوچك خدا نمى‏نگرند؟ كه چگونه آفرينش آن را استحكام بخشيد؟ و تركيب اندام آن را برقرار، و گوش و چشم براى آن پديد آورد، و استخوان و پوست متناسب خلق كرد؟ به مورچه و كوچكى جثه آن بنگريد، كه چگونه لطافت خلقت او با چشم و انديشه انسان درك نمى‏شود، نگاه كنيد! چگونه روى زمين راه مى‏رود، و براى به دست آوردن روزى خود تلاش مى‏كند؟ دانه‏ها را به لانه خود منتقل مى‏سازد، و در جايگاه مخصوص نگه مى‏دارد، در فصل گرما براى زمستان تلاش كرده، و به هنگام درون رفتن، بيرون آمدن را فراموش نمى‏كند. روزى مورچه تضمين گرديده، و غذاهاى متناسب با طبعش آفريده‏شده است، خداوند منان از او غفلت نمى‏كند، و پروردگار پاداش‏دهنده محرومش نمى‏سازد، گرچه در دل سنگى سخت و صاف يا در ميان صخره‏اى خشك باشد، اگر در مجارى خوراك و قسمتهاى بالا و پايين دستگاه گوارش و آنچه در درون شكم او از غضروفهاى آويخته به دنده تا شكم، و آنچه در سر اوست از چشم و گوش، انديشه نمايى، از آفرينش مورچه دچار شگفتى‏شده و از وصف او به زحمت خواهى افتاد، پس بزرگ است خدايى كه مورچه را بر روى دست و پايش برپا داشت، و پيكره وجودش را با استحكام نگاه داشت در آفرينش آن هيچ قدرتى او را يارى نداد و هيچ آفريننده‏اى كمكش نكرد. اگر انديشه‏ات را بكار گيرى تا به راز آفرينش پى برده باشى، دلائل روشن به تو خواهند گفت كه آفريننده مورچه كوچك همان آفريدگار درخت بزرگ خرماست، به جهت دقتى كه جدا جدا در آفرينش هر چيزى بكار رفته، و اختلافات و تفاوتهاى پيچيده‏اى كه در خلقت هر پديده حياتى نهفته است، همه موجودات سنگين و سبك، بزرگ و كوچك، نيرومند و ضعيف، در اصول حيات و هستى يكسانند، و خلقت آسمان و هوا و بادها و آب يكى است. پس انديشه كن در آفتاب و ماه، و درخت و گياه، و آب و سنگ، و اختلاف شب و روز، و جوشش درياها، و فراوانى كوهها، و بلنداى قله‏ها، و گوناگونى لغت‏ها، و تفاوت زبانها، كه نشانه‏هاى روشن پروردگارند. پس واى بر آن كس كه تقديركننده را نپذيرد، و تدبيركننده را انكار كند. و اختلافات صورتهايشان را سازنده‏اى نيست، بر آنچه ادعا مى‏كنند حجت و دليلى ندارند، و بر آنچه در سر مى‏پرورانند تحقيقى نمى‏كنند. آيا ممكن است ساختمانى بدون سازنده، يا جنايتى بدون جنايتكار باشد؟

شگفتى آفرينش ملخ

و اگر خواهى در شگفتى ملخ سخن‏گو، كه خدا براى او دو چشم سرخ، دو حدقه چونان ماه تابان آفريد، و به او گوش پنهان، و دهانى متناسب اندامش بخشيده است، داراى حواس نيرومند، و دو دندان پيشين كه گياهان را مى‏چيند، و دو پاى داس‏مانند كه اشياء را برمى‏دارد، كشاورزان براى زراعت از آنها مى‏ترسند و قدرت دفع آنها را ندارند گر چه همه متحد شوند. ملخها نيرومندانه وارد كشتزار مى‏شوند و آنچه ميل دارند مى‏خورند، در حالى كه تمام اندامشان به اندازه يك انگشت باريك نيست!

نشانه‏هاى خدا در طبيعت

پس بزرگ است خداوندى كه تمام موجودات آسمان و زمين، خواه و ناخواه او را سجده مى‏كنند، و در برابر او با خضوع چهره بر خاك مى‏سايند، و رشته اطاعت او را در تندرستى و ناتوانى به گردن مى‏نهند، و از روى ترس و بيم زمام اختيار خود را به او مى‏سپارند. پرندگان رام فرمان اويند، از تعداد پرها و نفسهاى پرندگان آگاه است، برخى را پرنده آبى و گروهى را پرنده خشكى آفريد، و روزى آنها را مقدر فرمود، و اقسام گوناگون آنها را مى‏داند، اين كلاغ است و آن عقاب، اين شترمرغ است و آن كبوتر، هر پرنده‏اى را به نام خاصى فراخواند، و روزيش را فراهم كرد. خدايى كه ابرهاى سنگين را ايجاد، و بارانهاى پى‏درپى را فرستاد، و سهم باران هر جايى را معين فرمود، زمينهاى خشك را آبيارى كرد، و گياهان را پس از خشكسالى روياند.


تعداد بازديد اين صفحه: 127
خانه | بازگشت | Quran Guest (qguest)

طراحی، پیاده سازی و اجرا توسط شبکه ملی مدارس ایران ( رشد )

www.roshd.ir Powered By Sigma ITID.