تاريخ و زمان
چهارشنبه 5 ارديبهشت 1403  
بيشتر
جستجو
بازديدها
تعداد بازديد از سايت: 1082398
تعداد بازديد اين بخش: 3895
در امروز: 304
اين بخش امروز: 4

بيشتر
اعمال ماه ذي الحجه
شب نهم (شب عرفه)
شب عرفه از شب هاى مبارك و بافضيلت است كه عبادت و توبه و راز و نياز با حضرت حقّ در آن بسيار پرارزش است.
در روايتى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نقل شده است كه فرمود: شب عرفه شبى است كه دعاها در آن مستجاب است، و كسى كه آن شب را به عبادت بپردازد، پاداش سالها عبادت را دارد و اين شب، شبِ مناجات و توبه است.(1)

شب عرفه از شب هاى مبارك و بافضيلت است كه عبادت و توبه و راز و نياز با حضرت حقّ در آن بسيار پرارزش است.
در روايتى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نقل شده است كه فرمود: شب عرفه شبى است كه دعاها در آن مستجاب است، و كسى كه آن شب را به عبادت بپردازد، پاداش سالها عبادت را دارد و اين شب، شبِ مناجات و توبه است.(1)
براى اين شب، اعمالى نقل شده است:
1ـ اين دعا را كه از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نقل شده است بخواند، و در پاداش آن فرموده هر كس آن را در شب عرفه يا شب هاى جمعه بخواند، خداوند او را بيامرزد:

اَللّهُمَّ يا شاهِدَ كُلِّ نَجْوى، وَمَوْضِعَ كُلِّ شَكْوى، وَعالِمَ كُلِّ خَفِيَّة،

خدايا اى آگاه هر رازو مرجع هر شكايت و داناى هر پنهان

وَمُنْتَهى كُلِّ حاجَة، يا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ عَلَى الْعِبادِ، يا كَريمَ الْعَفْوِ، يا حَسَنَ

و منتهاى هر حاجت اى آغازنده نعمت ها بر بندگان اى بزرگوار گذشت اى نيكو

التَّجاوُزِ، يا جَوادُ، يا مَنْ لا يُوارى مِنْهُ لَيْلٌ داج، وَلا بَحْرٌ عَجّاجٌ، وَلا

درگذر اى بخشنده اى كه نه شب تار چيزى را از تو پنهان كند و نه درياى مواج و نه

سَمآءٌ ذاتُ اَبْراج، وَلا ظُلَمٌ ذاتُ ارْتِياج، يا مَنِ الظُّلْمَةُ عِنْدَهُ ضِيآءٌ،

آسمان برج دار و نه تاريكيهاى پيچيده درهم اى كسى كه تاريكى در پيش او روشن است

اَسْئَلُكَ بِنُورِ وَجْهِكَ الْكَريمِ، اَلَّذى تَجَلَّيْتَ بِهِ لِلْجَبَلِ فَجَعَلْتَهُ دَكّاً، وَخَرَّ

از تو خواهم به حق نور ذات بزرگوارت همان كه بدان وسيله بر كوه تجلى فرمودى و آن را متلاشى كردى

مُوسى صَعِقاً، وَبِاسْمِكَ الَّذى رَفَعْتَ بِهِ السَّمواتِ بِلا عَمَد، وَسَطَحْتَ بِهِ

و موسى مدهوش بر زمين افتاد و به همان نامت كه آسمانها را بدون ستون برافراشتى و

الاَْرْضَ عَلى وَجْهِ ماء جَمَد، وَبِاسْمِكَ الْمَخْزُونِ الْمَكْنُونِ الْمَكْتُوبِ

زمين را بر روى آبى منجمد شده پهن كردى و بدان نامت كه پيش تو در گنجينه و در پرده و نوشته

الطّاهِرِ، اَلَّذى اِذا دُعيتَ بِهِ اَجَبْتَ، وَاِذا سُئِلْتَ بِهِ اَعْطَيْتَ، وَبِاسْمِكَ

و پاكيزه است همانكه هرگاه بدان نام بخوانندت اجابت كنى و هرگاه بدان از تو خواهند عطافرمايى

السُّبُوحِ الْقُدُّوسِ الْبُرْهانِ، اَلَّذى هُوَ نُورٌ عَلى كُلِّ نُور، وَنُورٌ مِنْ نُور،

و به حق نام منزه و مقدس و برهان تو كه آن نور است بر هر نورى و نور است از نورى

يُضيىُ مِنْهُ كُلُّ نُور، اِذا بَلَغَ الاَْرْضَ انْشَقَّتْ، وَاِذا بَلَغَ السَّمواتِ فُتِحَتْ،

كه روشنى گيرد از آن هر نور چون به زمين رسد شكافته شود و چون به آسمانها رسد گشوده شوند

وَاِذا بَلَغَ الْعَرْشَ اهْتَزَّ، وَبِاسْمِكَ الَّذى تَرْتَعِدُ مِنْهُ فَرآئِصُ مَلائِكَتِكَ،

و چون به عرش رسد بلرزد و به حق آن نامت كه بلرزد از آن اندام فرشتگانت

وَاَسْئَلُكَ بِحَقِّ جَبْرَئيلَ وَميكائيلَ وَاِسْرافيلَ، وَبِحَقِّ مُحَمَّد الْمُصْطَفى

و از تو خواهم به حق جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و به حق محمّد مصطفى

صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، وَعَلى جَميعِ الاَْنْبِيآءِ وَجَميعِ الْمَلائِكَةِ، وَبِالاِْسْمِ

كه درود خدا بر او و آلش و بر جميع پيمبران و همه فرشتگان و به حق آن نامى

الَّذى مَشى بِهِ الْخِضْرُ عَلى قُلَلِ الْمآءِ، كَما مَشى بِهِ عَلى جَدَدِ الاَْرْضِ،

كه حضرت خضر بوسيله آن بر روى امواج آب دريا راه مى رفت چنانچه بر روى زمين هموار راه مى رفت

وَبِاسْمِكَ الَّذى فَلَقْتَ بِهِ الْبَحْرَ لِمُوسى، وَاَغْرَقْتَ فِرْعَوْنَ وَقَوْمَهُ،

و به حق آن نامت كه شكافتى بدان دريا را براى موسى و غرق كردى فرعون و قوم او را

وَاَنْجَيْتَ بِهِ مُوسَى بْنَ عِمْرانَ وَمَنْ مَعَهُ، وَبِاسْمِكَ الَّذى دَعاكَ بِهِ مُوسَى

و نجات دادى بدان موسى بن عمران و همراهانش را و به حق آن نامت كه موسى

بْنُ عِمْرانَ مِنْ جانِبِ الطُّورِ الاَْيْمَنِ، فَاسْتَجَبْتَ لَهُ وَاَلْقَيْتَ عَلَيْهِ مَحَبَّةً

بن عمران بوسيله آن تو را خواند از جانب راست كوه طور و اجابتش كردى و محبّت خود را بر دلش انداختى

مِنْكَ، وَبِاسْمِكَ الَّذى بِهِ اَحْيى عيسَى بْنُ مَرْيَمَ الْمَوْتى، وَتَكَلَّمَ فِى الْمَهْدِ

و به حق آن نامت كه عيسى بن مريم بوسيله اش مردگان را زنده كرد و در گهواره در زمان كودكى سخن گفت

صَبِيّاً، وَاَبْرَءَ الاَْكْمَهَ وَالاَْبْرَصَ بِاِذْنِكَ، وَبِاسْمِكَ الَّذى دَعاكَ بِهِ حَمَلَةُ

و كور مادرزاد و مبتلاى به مرض برص را به اذن تو شفا دادو بدان نامت كه خواند بوسيله آن تو را حاملين

عَرْشِكَ، وَجَبْرَئيلُ وَميكآئيلُ وَاِسْرافيلُ، وَحَبيبُكَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللهُ

عرشت و جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و حبيبت محمّد صلى الله

عَلَيْهِ وَ آلِهِ، وَمَلائِكَتُكَ الْمُقَرَّبُونَ، وَاَنْبِيآؤُكَ الْمُرْسَلُونَ، وَعِبادُكَ

عليه و آله و فرشتگان مقرّب و پيمبران مرسلت و بندگان

الصّالِحُونَ مِنْ اَهْلِ السَّمواتِ وَالاَْرَضينَ، وَبِاسْمِكَ الَّذى دَعاكَ بِهِ

شايسته ات از اهل آسمانها و زمينها و بدان نامت كه يونس تو را بدان نام خواند

ذُوالنُّونِ، اِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ اَنْ لَنْ تَقْدِرَ عَلَيْهِ،فَنادى فِى الظُّلُماتِ،اَنْ

در آن هنگام كه خشمناك برفت و گمان داشت كه بر او سخت نگيرى پس ندا كرد در ميان تاريكيها كه

لا اِلـهَ اِلاَّ اَنْتَ، سُبْحانَك اِنّى كُنْتُ مِنَ الظّالِمينَ، فَاسْتَجَبْتَ لَهُ وَنَجَّيْتَهُ

معبودى جز تو نيست منزهى تو و براستى من از ستمكاران هستم پس تو اجابتش كردى و از اندوه نجاتش دادى

مِنَ الْغَمِّ، وَكَذلِكَ تُنْجِى الْمُؤْمِنينَ، وَبِاسْمِكَ الْعَظيمِ الَّذى دَعاكَ بِهِ داوُدُ،

و اين چنين نجات دهى مؤمنان را و بدان نام عظيمت كه داود

وَخَرَّ لَكَ ساجِداً، فَغَفَرْتَ لَهُ ذَنْبَهُ، وَبِاسْمِكَ الَّذى دَعَتْكَ بِهِ اسِيَةُ امْرَأَةُ

بدان نام تو را خواند و برايت به سجده افتاد پس گناهش آمرزيدى و بدان نامت كه آسيه همسر

فِرْعَوْنَ، اِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لى عِنْدَكَ بَيْتاً فِى الْجَنَّةِ، وَ نَجِّنى مِنْ فِرعَوْنَ

فرعون بدان نام تو را خواند و گفت: پروردگارا براى من نزد خود در بهشت خانه اى بنا كن و نجاتم ده از فرعون و

وَعَمَلِهِ، وَ نَجِّنى مِنَ الْقَوْمِ الظّالِمينَ، فَاسْتَجَبْتَ لَها دُعائَها، وَ بِاسْمِكَ

كردارش و نجاتم ده از دست مردم ستمكار پس دعايش را اجابت كردى و بدان نامت

الَّذى دَعاكَ بِهِ اَيُّوبُ، اِذْ حَلَّ بِهِ الْبَلاءُ، فَعافَيْتَهُ وَ اتَيْتَهُ اَهْلَهُ، وَمِثْلَهُمْ

كه ايوب تو را بدان خواند در آن هنگام كه بلا بر او نازل شد پس او را تندرست كرده و كسانش را به او دادى و نظايرشان را

مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِكَ وَذِكْرى لِلْعابِدينَ، وَبِاسْمِكَ الَّذى دَعاكَ بِهِ

نيز از رحمت خويش و پندى براى پرستش كنندگان و بدان نامت كه

يَعْقُوبُ، فَرَدَدْتَ عَلَيْهِ بَصَرَهُ، وَقُرَّةَ عَيْنِهِ يُوسُفَ، وَجَمَعْتَ شَمْلَهُ،

يعقوب تو را بدان نام خواند پس بيناييش را و نور ديده اش يوسف را به او بازگرداندىو پريشانيش را برطرف كردى

وَبِاسْمِكَ الَّذى دَعاكَ بِهِ سُلَيْمانُ، فَوَهَبْتَ لَهُ مُلْكاً لا يَنْبَغى لاَِحَد مِنْ

و بدان نامت كه سليمان بدان تو را خواند پس بدو سلطنتى دادى كه شايسته نبود براى هيچ كس

بَعْدِهِ، اِنَّكَ اَنْتَ الْوَهّابُ، وَبِاسْمِكَ الَّذى سَخَّرْتَ بِهِ الْبُراقَ لِمُحَمَّد صَلَّى

پس از او و براستى تو پربخششى و بدان نامت كه براق را براى محمّد صلى

اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَسَلَّمَ، اِذْ قالَ تَعالى: سُبْحانَ الَّذى اَسْرى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ

الله عليه و آله مسخر كردى آن جا كه فرمودى: «منزه است خدايى كه راه برد بنده اش را شبانه از

الْمَسْجِدِ الْحَرامِ اِلَى الْمَسْجِدِ الاَْقْصى. وَقَوْلُهُ: سُبْحانَ الَّذى سَخَّرَ لَنا

مسجدالحرام تا مسجد اقصى» و گفتار ديگرت: «منزه است خدايى كه مسخر كرد براى ما

هذا وَما كُنّا لَهُ مُقْرِنينَ، وَاِنّا اِلى رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ. وَبِاسْمِكَ الَّذى تَنَزَّلَ بِهِ

اين را وگرنه ما نيروى تسخيرش را نداشتيم و ما بسوى پروردگارمان باز مى گرديم» و بدان نامت كه نازل مى شد بوسيله آن

جَبْرَئيلُ عَلى مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، وَبِاسْمِكَ الَّذى دَعاكَ بِهِ آدَمُ،

جبرئيل بر محمّد صلى الله عليه و آله و بدان نامت كه خواند بدان نام تو را آدم

فَغَفَرْتَ لَهُ ذَنْبَهُ، وَاَسْكَنْتَهُ جَنَّتَكَ، وَاَسْئَلُكَ بِحَقِّ الْقُرْآنِ الْعَظيمِ، وَبِحَقِّ

پس گناهش آمرزيدى و در بهشتت جايش دادى و از تو خواهم به حق قرآن عظيم و به حق

مُحَمَّد خاتَمِ النَّبِيّينَ، وَبِحَقِّ اِبْراهيمَ، وَبِحَقِّ فَصْلِكَ يَوْمَ الْقَضآءِ، وَبِحَقِّ

محمّد خاتم پيمبرانو به حق ابراهيم و به حق جدا كردنت حق و باطل را در روز داورى و به حق

الْمَوازينِ اِذا نُصِبَتْ، وَالصُّحُفِ اِذا نُشِرَتْ، وَبِحَقِّ الْقَلَمِ وَما جَرى،

ميزانها هنگامى كه نصب گردد و نامه ها آنگاه كه گشوده شود و به حق قلم و آنچه بنويسد

وَاللَّوْحِ وَما اَحْصى، وَبِحَقِّ الاِْسْمِ الَّذى كَتَبْتَهُ عَلى سُرادِقِ الْعَرْشِ قَبْلَ

و لوح و آنچه بشمارد و به حق آن نامت كه نوشتى آن را بر سراپرده هاى عرش پيش از آن كه

خَلْقِكَ الْخَلْقَ وَالدُّنْيا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ بِاَلْفَىْ عام، وَاَشْهَدُ اَنْ لا اِلـهَ اِلاَّ

خلق را بيافرينى و دنيا و خورشيد و ماه را خلق فرمايى و گواهى دهم كه معبودى جز

اللهُ، وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، وَاَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، وَاَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ

خداى يگانه نيست كه شريكى ندارد و اين كه محمّد بنده و رسول او است و از تو خواهم بدان نام

الْمَخْزُونِ فى خَزآئِنِكَ، اَلَّذِى اسْتَاْثَرْتَ بِهِ فى عِلْمِ الْغَيْبِ عِنْدَكَ، لَمْ

محفوظ در خزينه هايت كه مخصوص خود ساختى آن را در علم غيب در نزد خويشتن و

يَظْهَرْ عَلَيْهِ اَحَدٌ مِنْ خَلْقِكَ، لا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ، وَلا نَبِىٌّ مُرْسَلٌ، وَلا عَبْدٌ

آگاه نشد بر آن هيچ كس از خلق تو نه فرشته مقربى و نه پيامبر مرسلى و نه بنده

مُصْطَفىً، وَاَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذى شَقَقْتَ بِهِ الْبِحارَ، وَقامَتْ بِهِ الْجِبالُ،

برگزيده اى و از تو خواهم بدان نامت كه شكافتى بدان درياها را و برپا شد بدان كوهها

وَاخْتَلَفَ بِهِ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ، وَبِحَقِّ السَّبْعِ الْمَثانى، وَ الْقُرْآنِ الْعَظيمِ،

و در رفت و آمد شد بدان شب و روز و به حق سوره مباركه حمد و قرآن عظيم و

وَبِحَقِّ الْكِرامِ الْكاتِبينَ، وَبِحَقِّ طه وَ يس، وَكهيعص، وَحمعسق، وَبِحَقِّ

به حق نويسندگان ارجمندت و به حق طه و يس و كهيعص و حمعسق و به حق

تَوْراةِ مُوسى، وَاِنْجيلِ عيسى، وَزَبُورِ داوُدَ، وَفُرْقانِ مُحَمَّد صَلَّى اللهُ

تورات موسى و انجيل عيسى و زبور داود و قرآن محمّد كه درود تو

عَلَيْهِ وَ آلِهِ، وَعَلى جَميعِ الرُّسُلِ، وَبِاهِيّاً شَراهِيّاً، اَللّـهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِحَقِّ

بر او و آلش و بر جميع رسولان باد و به حق آهى و شراهى (كه دو نام اعظم يا نام دو تن از بزرگان دين است) خدايا از تو خواهم به حق

تِلْكَ الْمُناجاتِ، اَلَّتى بَيْنَكَ وَبَيْنَ مُوسَى بْنِ عِمْرانَ فَوْقَ جَبَلِ طُورِ

آن مناجاتى كه ميان تو و موسى بن عمران در بالاى كوه طور

سَيْنآءَ، وَاَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذى عَلَّمْتَهُ مَلَكَ الْمَوْتِ لِقَبْضِ الاَْرْواحِ،

سينا گذشت و از تو خواهم به آن نامت كه آن را براى گرفتن جانها به ملك الموت ياد دادى

وَاَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذى كُتِبَ عَلى وَرَقِ الزَّيْتُونِ، فَخَضَعَتِ النّيرانُ لِتِلْكَ

و از تو خواهم بدان نامت كه نوشته شد به برگ زيتون و آتشها در مقابل آن نام فروتن گشت

الْوَرَقَةِ، فَقُلْتَ: يا نارُ كُونى بَرْداً وَسَلاماً. وَاَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذى كَتَبْتَهُ

و فرمودى «اى آتش سرد و سلامت باش» و از تو خواهم بدان نامت كه نوشتى آن را بر

عَلى سُرادِقِ الْمَجْدِ وَالْكَرامَةِ، يا مَنْ لا يُحْفيهِ سآئِلٌ، وَلا يَنْقُصُهُ نآئِلٌ،

سراپرده هاى مجد و كرامت اى كه درمانده اش نكند سائلى و نكاهدش دادن جايزه اى،

يا مَنْ بِهِ يُسْتَغاثُ وَاِلَيْهِ يُلْجَأُ، اَسْئَلُكَ بِمَعاقِدِ الْعِزِّ مِنْ عَرْشِكَ، وَمُنْتَهَى

اى كه به او استغاثه شود و به او پناه برند از تو خواهم به حق آنچه موجب عزت عرشت گشته

الرَّحْمَةِ مِنْ كِتابِكَ، وَبِاسْمِكَ الاَْعْظَمِ، وَجَدِّكَ الاَْعْلى، وَكَلِماتِكَ

و به آخرين حد نهايى رحمت از كتاب تو و به اسم اعظمت و مقام والاترت و كلمات

التّآمّاتِ الْعُلى، اَللّـهُمَّ رَبَّ الرِّياحِ وَما ذَرَتْ، وَالسَّمآءِ وَما اَظَلَّتْ،

كامله و والايت خدايااى پروردگار بادها و آنچه پراكنده كنند و پروردگار آسمان و آنچه را سايه كنند

وَالاَْرْضِ وَما اَقَلَّتْ، وَالشَّياطينِ وَما اَضَلَّتْ، وَالْبِحارِ وَما جَرَتْ،

و پروردگار زمين و آنچه برخود دارد و پروردگار شياطين و آنچه را گمراه كنند و درياها و آنچه را همراه برند

وَبِحَقِّ كُلِّ حَقٍّ هُوَ عَلَيْكَ حَـقٌّ، وَبِحَـقِّ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبينَ،

و به حق هر حقى كه بر توست و به حق فرشتگان مقربت

وَالرَّوْحانِيّينَ وَالْكَرُوبِيّينَ، وَالْمُسَبِّحينَ لَكَ بِاللَّيْلِ وَالنَّهارِ لا يَفْتُرُونَ،

و روحانيان و كروبيان و آنان كه تسبيحت كنند به شب و روز بى آن كه سستى كنند

وَبِحَقِّ اِبْراهيمَ خَليلِكَ، وَبِحَقِّ كُلِّ وَلِىٍّ يُناديكَ بَيْنَ الصَّفا وَالْمَرْوَةِ،

و به حق ابراهيم خليل توو به حق هر ولى و دوستى كه تو را در ميان صفا و مروه صدا زند

وَتَسْتَجيبُ لَهُ دُعآئَهُ، يا مُجيبُ اَسْئَلُكَ بِحَقِّ هذِهِ الاَْسْماءِ، وَبِهذِهِ

و دعايش را به اجابت رسانى اى اجابت كننده از تو خواهم به حق اين نامها و به اين

الدَّعَواتِ، اَنْ تَغْفِرَ لَنا ما قَدَّمْنا وَما اَخَّرْنا، وَما اَسْرَرْنا وَما اَعْلَنّا، وَما

دعاها كه بيامرزى آنچه ازگناهان كه از پيش داشته و از اين پس داريم و آنچه پنهان كرده و آنچه را آشكار كرديم و آنچه را

اَبْدَيْنا وَما اَخْفَيْنا، وَما اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّا، اِنَّكَ عَلى كُلِّ شَىْء قَديرٌ،

ظاهر كرده و آنچه را مخفى كرديم و آنچه را تو بدان آگاهترى از ما كه براستى تو بر هر چيز توانايى

بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ، يا حافِظَ كُلِّ غَريب، يا مُونِسَ كُلِّ وَحيد،

به رحمتت اى مهربانترين مهربانان اى نگهدار هر غريب اى همدم هر تنها

يا قُوَّةَ كُلِّ ضَعيف، يا ناصِرَ كُلِّ مَظْلُوم، يا رازِقَ كُلِّ مَحْرُوم، يا مُونِسَ

اى نيروى هر ناتوان اى ياور هر ستمديده اى روزى ده هر محروم اى مونس

كُلِّ مُسْتَوْحِش، يا صاحِبَ كُلِّ مُسافِر، يا عِمادَ كُلِّ حاضِر، يا غافِرَ كُلِّ

هر وحشت زده اى همراه هر مسافر اى تكيه گاه هر حاضر در وطن اى آمرزنده هر

ذَنْب وَخَطيئَة، يا غِياثَ الْمُسْتَغيثينَ، يا صَريخَ الْمُسْتَصْرِخينَ، يا

گناه و خطا اى فريادرس فريادخواهان اى دادرس دادخواهان اى

كاشِفَ كَرْبِ الْمَكْرُوبينَ، يا فارِجَ هَمِّ الْمَهْمُوميـنَ، يـا بَـديـعَ

برطرف كننده محنت محنت زدگان اى غمزداى غمزدگان اى پديد آرنده

السَّمواتِ وَالاَْرَضينَ، يا مُنْتَهى غايَةِ الطّالِبينَ، يا مُجيبَ دَعْوَةِ

آسمانها و زمينها اى منتهاى مقصود جويندگان اى اجابت كننده دعاى

الْمُضْطَرّينَ، يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ، يا رَبَّ الْعالَمينَ، يا دَيّانَ يَوْمِ الدّينِ، يا

درماندگان اى مهربانترين مهربانان اى پروردگار جهانيان اى جزا دهنده روز جزا اى

اَجْوَدَ الاَْجْوَدينَ، يا اَكْرَمَ الاَْكْرَمينَ، يا اَسْمَعَ السّامِعينَ، يا اَبْصَرَ

بخشنده ترين بخشندگان اى با كرمترين كريمان اى شنواترين شنوايان اى بيناترين

النّاظِرينَ، يا اَقْدَرَ الْقادِرينَ، اِغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تُغَيِّرُ النِّعَمَ، وَاغْفِرْ لِىَ

بينايان اى قادرترين قدرتمندان بيامرز از من آن گناهانى را كه نعمتها را تغيير دهد و بيامرز از من

الذُّنُوبَ الَّتى تُورِثُ النَّدَمَ، وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تُورِثُ السَّقَمَ، وَاغْفِرْ

گناهانى را كه پشيمانى به بار آورد و بيامرز از من گناهانى را كه موجب بيماريها گردد و بيامرز

لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَهْتِكُ الْعِصَمَ، وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَرُدُّ الدُّعآءَ،

از من گناهانى را كه پرده ها بدرد و بيامرز از من گناهانى را كه دعا را باز گرداند

وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَحْبِسُ قَطْرَ السَّمآءِ، وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى

و بيامرز از من گناهانى را كه باران را از آسمان جلوگيرى كند و بيامرز از من گناهانى را كه

تُعَجِّلُ الْفَنآءَ، وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَجْلِبُ الشَّقآءَ، وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ

شتاب در نابودى كند و بيامرز از من گناهانى راكه بدبختى آرد و بيامرز از من گناهانى

الَّتى تُظْلِمُ الْهَوآءَ، وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَكْشِفُ الْغِطآءَ، وَاغْفِرْ لِىَ

كه هوا را تاريك كند و بيامرز از من گناهانى را كه پرده را بالا زند و بيامرز از من

الذُّنُوبَ الَّتى لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا اَللهُ، وَاحْمِلْ عَنّى كُلَّ تَبِعَة لاَِحَد مِنْ

گناهانى را كه جز تو كسى آنها را نيامرزد اى خدا و بردار از دوش من هر حقى كه از يكى از

خَلْقِكَ، وَاجْعَلْ لى مِنْ اَمْرى فَرَجاً وَمَخْرَجاً وَيُسْراً، وَاَنْزِلْ يَقينَكَ فى

خلق تو بر گردن من است و قرار ده براى من در كارم گشايش و آسانى و وسيله بيرون آمدنى و فرود آر يقينت را در

صَدْرى، وَرَجآءَكَ فى قَلْبى، حَتّى لا اَرْجُوَ غَيْرَكَ، اَللّـهُمَّ احْفَظْنى

سينه ام و اميدت رادر دلم تا اميدى به كسى جز تو نداشته باشم خدايا مرا حفظ كن

وَعافِنى فى مَقامى، وَاصْحَبْنى فى لَيْلى وَنَهارى، وَمِنْ بَيْنِ يَدَىَّ

و عافيتم ده در جايگاهم و همراه من باش در شب و روزم و از پيش رو

وَخَلْفى، وَعَـنْ يَمينى وَعَنْ شِمالى، وَمِنْ فَوْقى وَمِنْ تَحْتى، وَيَسِّرْ لِىَ

و پشت سرم و از راست و چپم و از بالاى سر و زير پايم و راه را بر من هموار كن

السَّبيلَ، وَاَحْسِنْ لِىَ التَّيْسيرَ، وَلا تَخْذُلْنى فِى الْعَسيرِ، وَاهْدِنى يا خَيْرَ

و آسانى خوشى برايم پيش آور و در دشواريها خوارم مكن و راهنماييم كن اى بهترين

دَليل، وَلا تَكِلْنى اِلى نَفْسى فِى الاُْمُورِ، وَلَقِّنى كُلَّ سُرُور، وَاقْلِبْنى اِلى

راهنما و در كارها مرا به خودم وامگذار و هر سرور و خوشحالى را به دلم انداز و بازگردان مرا بسوى

اَهْلى بِالْفَلاحِ وَالنَّجاحِ، مَحْبُوراً فِى الْعاجِلِ وَالاْجِلِ، اِنَّكَ عَلى كُلِّ

خانواده ام به رستگارى و كاميابى و آراسته به شادكامى در دنيا و آخرت كه براستى توبر هر چيز

شَىْء قَديرٌ، وَارْزُقْنى مِنْ فَضْلِكَ، وَاَوْسِعْ عَلَىَّ مِنْ طَيِّباتِ رِزْقِكَ،

توانايى و از فضل خويش روزيم كن و فراخ گردان بر من از روزيهاى پاكيزه ات

وَاسْتَعْمِلْنى فى طاعَتِكَ، وَاَجِرْنى مِنْ عَذابِكَ وَنارِكَ، وَاقْلِبْنى اِذا

و وادارم كن به انجام طاعتت و پناهم ده از عذاب و آتش دوزخت و بگردانم به رحمت خود هنگامى

تَوَفَّيْتَنى اِلى جَنَّتِكَ بِرَحْمَتِكَ، اَللّـهُمَّ اِنّى اَعُوذُ بِكَ مِنْ زَوالِ نِعْمَتِكَ،

كه مرا از اين جهان بيرون برى بسوى بهشتت خدايا به تو پناه برم از زوال نعمتت

وَمِنْ تَحْويلِ عافِيَتِكَ، وَمِنْ حُلُولِ نَقِمَتِكَ، وَمِنْ نُزُولِ عَذابِكَ، وَاَعُوذُ

و از تغيير يافتن عافيتت و از آمدن عقوبتت و از نازل شدن عذابت و به تو پناه برم

بِكَ مِنْ جَهْدِ الْبَلاءِ، وَدَرَكِ الشَّقآءِ، وَمِنْ سُوءِ الْقَضآءِ، وَشَماتَةِ الاَْعْدآءِ،

از سختى بلا و گرفتارى و رسيدن بدبختى و از تقدير بدو شماتت دشمنان

وَمِنْ شَرِّ ما يَنْزِلُ مِنَ السَّمآءِ، وَمِنْ شَرِّ ما فِى الْكِتابِ الْمُنْزَلِ، اَللّـهُمَّ لا

و از شرّ آنچه از آسمان فرود آيد و از شرّ آنچه دركتاب منزل خود (قرآن) بيان فرموده اى خدايا

تَجْعَلْنى مِنَ الاَْشْرارِ، وَلا مِنْ اَصْحابِ النّارِ، وَلا تَحْرِمْنى صُحْبَةَ

مرا از اشرار و از اهل دوزخ قرارم مده و از مصاحبت نيكان محرومم مفرما

الاَْخْيارِ، وَاَحْيِنى حَياةً طَيِّبَةً، وَتَوَفَّنى وَفاةً طَيِّبَةً تُلْحِقُنى بِالاَْبْرارِ،

و به زندگى پاكيزه زنده ام بدار و به مرگ پاكيزه اى بميرانم كه به نيكان ملحقم دارى

وَارْزُقْنى مُرافَقَةَ الاَْنْبِيآءِ فى مَقْعَدِ صِدْق عِنْدَ مَليك مُقْتَدِر، اَللّـهُمَّ لَكَ

و رفاقت پيمبران را روزيم گردانى در جايگاه پسنديده نزد پادشاهى نيرومند خدايا از آن

الْحَمْدُ عَلى حُسْنِ بَلائِكَ وَصُنْعِكَ، وَلَكَ الْحَمْدُ عَلَى الاِْسْلامِ، وَ ]اتِّباعِ[

توست ستايش بر خوش آزمايشى و خوش رفتاريت و تو راست ستايش بر نعمت دين اسلام و پيروى

السُّنَةِ، يا رَبِّ كَما هَدَيْتَهُمْ لِدينِكَ، وَعَلَّمْتَهُمْ كِتابَكَ، فَاهْدِنا وَعَلِّمْنا،

طريقه (پيمبران) پروردگارا چنانچه آن پيمبران را به دين خود راهنمايى كردى و كتاب خود را به آنان ياد دادى ما را نيز هدايت كرده و يادمان ده

وَلَكَ الْحَمْدُ عَلى حُسْنِ بَلائِكَ وَصُنْعِكَ عِنْدى خآصَّةً، كَما خَلَقْتَنى

و تو راست ستايش بر خصوص آزمايش و رفتار نيكت درباره شخص من كه مرا آفريدى

فَاَحْسَنْتَ خَلْقى، وَعَلَّمْتَنى فَاَحْسَنْتَ تَعْليمى، وَهَدَيْتَنى فَاَحْسَنْتَ

و خلقتم را نيكو كردى و يادم دادى و نيكو ياد دادى و هدايتم كردى و نيكو

هِدايَتى، فَلَكَ الْحَمْدُ عَلى اِنْعامِكَ عَلَىَّ قَديماً وَحَديثاً، فَكَمْ مِنْ كَرْب يا

هدايت كردى پس تو راست ستايش بر نعمت بخشيت نسبت به من از زمان قديم و جديد پس چه بسيار محنتى كه اى

سَيِّدى قَدْ فَرَّجْتَهُ، وَكَمْ مِنْ غَمٍّ يا سَيِّدى قَدْ نَفَّسْتَهُ، وَكَمْ مِنْ هَمٍّ يا

آقاى من تو آن را گشودى و چه بسيار اندوهى كه اى

سَيِّدى قَدْ كَشَفْتَهُ، وَكَمْ مِنْ بَلاء يا سَيِّدى قَدْ صَرَفْتَهُ، وَكَمْ مِنْ عَيْب يا

آقاى من تو آن را زدودى و چه بسيار غم و غصه اى كه اى آقاى من تو آن را برطرف كردى و چه بسيار بلا و گرفتارى اى آقاى من كه تو آن را باز گرداندى و چه بسيار عيبى اى

سَيِّدى قَدْ سَتَرْتَهُ، فَلَكَ الْحَمْدُ عَلى كُلِّ حال فى كُلِّ مَثْوىً وَزَمان،

آقاى من كه تو آن را پوشاندى پس تو راست ستايش بر هر حال و در هر جا و هر زمان

وَمُنْقَلَب وَمُقام، وَعَلى هذِهِ الْحالِ وَكُلِّ حال، اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ اَفْضَلِ

و هر منزل و هر مقام و بر اين حال و هر حال خدايا قرار ده مرا از بهترين

عِبادِكَ نَصيباً فى هذَا الْيَوْمِ ]فِى هذِهِ اللَّيْلَةِ[ مِنْ خَيْر تَقْسِمُهُ، اَوْ ضُرٍّ

بندگانت در بهره مندى اين روز از هر خيرى كه قسمت كنى يا گرفتارى

تَكْشِفُهُ، اَوْ سُوء تَصْرِفُهُ، اَوْ بَلاء تَدْفَعُهُ، اَوْ خَيْر تَسُوقُهُ، اَوْ رَحْمَة

كه برطرف كنى يا بدى كه بازش گردانى يا بلايى كه دفعش كنى يا خيرى كه بفرستى يا رحمتى

تَنْشُرُها، اَوْ عافِيَة تُلْبِسُها، فَاِنَّكَ عَلى كُلِّ شَىْء قَديرٌ، وَبِيَدِكَ خَزآئِنُ

كه بگسترانى يا جامه تندرستى كه بپوشانى كه براستى تو بر هر چيز توانايى و خزينه هاى آسمانها

السَّمواتِ وَالاَْرْضِ، وَاَنْتَ الْواحِدُ الْكَريمُ الْمُعْطِى الَّذى لا يُرَدُّ سآئِلُهُ،

و زمين بدست توست و تويى خداى يگانه بزرگوار عطابخشى كه خواهنده اش دست خالى بازنگردد

وَلا يُخَيَّبُ آمِلُهُ، وَلا يَنْقُصُ نآئِلُهُ، وَلا يَنْفَدُ ما عِنْدَهُ، بَلْ يَزْدادُ كَثْرَةً

و آرزومندش نااميد نشود و عطاهايش نقصان نپذيرد و خزينه اش پايان ندارد بلكه همواره به زيادى

وَطيباً، وَعَطآءً وَجُوداً، وَارْزُقْنى مِنْ خَزآئِنِكَ الَّتى لا تَفْنى، وَمِنْ

و پاكيزگى و عطا و جودش بيفزايد و روزيم كن از خزينه هايت كه فنا نپذيرد و از رحمت

رَحْمَتِكَ الْواسِعَةِ، اِنَّ عَطآئَكَ لَمْ يَكُنْ مَحْظُوراً، وَاَنْتَ عَلى كُلِّ شَىْء

وسيعت كه براستى عطاى تو از كسى منع نشده و تو بر هر چيز

قَديرٌ، بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ.(2)

توانايى به رحمتت اى مهربانترين مهربانان.

2ـ مستحب است اين تسبيحات را بخواند كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) فرمود: هركس در شب عرفه اين تسبيحات ده گانه را هزار مرتبه بخواند، هر حاجتى از خداوند بخواهد، جز خواسته اى كه گناه باشد، برآورده مى شود:

سُبْحانَ مَنْ فِى السَّماءِ عَرْشُهُ، سُبْحانَ الَّذِي فِى الاَْرْضِ سَطْوَتُهُ،

منزّه است خدايى كه در آسمان است عرش او منزه است خدايى كه در زمين است فرمان و حكمش

سُبْحانَ الَّذِي فِى الْبَحْرِ سَبيلُهُ، سُبْحانَ الَّذِي فِى النّارِ سُلْطانُهُ، سُبْحانَ

منزّه است خدايى كه در دريا راه دارد منزّه است

الَّذِي فِى الْجَنَّةِ رَحْمَتُهُ، سُبْحانَ الَّذِي فِى الْقُبُورِ قَضاؤُهُ، سُبْحانَ الَّذِي

خدايى كه در آتش دوزخ سلطنتش موجود است منزّه است خدايى كه در بهشت رحمت اوست منزّه است خدايى كه در گورها قضا و فرمانش جارى است منزّه است خدايى كه

فِى الْهَواءِ اَمْرُهُ، سُبْحانَ الَّذِي رَفَعَ السَّماءَ، سُبْحانَ الَّذِي وَضَعَ الاَْرْضَ،

در هوا امر اوست منزّه است خدايى كه آسمان را بالا برد منزّه است خدايى كه زمين را گسترد

سُبْحانَ مَنْ لا مَنْجا مِنْهُ إلاّ إِلَيْهِ.(3)

منزّه است خدايى كه ملجأ و پناهى از او نيست جز به سوى خودش.

3ـ زيارت امام حسين(عليه السلام). در روايتى امام باقر(عليه السلام) فرمود: هر كس در شب عرفه امام حسين(عليه السلام) را زيارت كند و تا روز عيد در آن جا بماند، خداوند او را از گرفتارى و مشكلات آن سال محفوظ بدارد.(4)
4ـ دعايى را كه در اعمال شب جمعه و روز عرفه نيز وارد شده است بخواند كه در اعمال شب جمعه (صفحه 966) خواهد آمد و ابتداى آن چنين است: أللّهُمّ مَن تَعَبَّأَ وَ تَهَيَّأَ وَ أَعَدَّ.(5)


--------------------------------------------------------------------------------

1. همان مدرك.
2. اقبال، صفحه 325.
3. همان مدرك، صفحه 329.
4. اقبال، صفحه 330.
5. مصباح المتهجّد، صفحه 269.


تعداد بازديد اين صفحه: 241
خانه | بازگشت | Quran Guest (qguest)

طراحی، پیاده سازی و اجرا توسط شبکه ملی مدارس ایران ( رشد )

www.roshd.ir Powered By Sigma ITID.