1 ـ شجاعت
دليـرى و شـجـاعـت ، گـويـاتـريـن نـشان مردانگى است ؛ زيرا نشانه قوت و استوارى و ايـسـتـادگـى در بـرابـر حـوادث مـى بـاشـد. ابـوالفـضـل ايـن صفت والا را از پدرش كه شـجـاعترين انسان هستى است و داييهايش كه از دلاوران نامدار عرب بودند و در ميان ساير قبايل بدين صفت مشهور بودند، به ارث برده بود.
ابـوالفـضـل دنـيـايـى از قـهرمانيها بود و آنگونه كه مورخان گفته اند در جنگهاى همراه پدرش هرگز ترسى به خود راه نداد. روز عاشورا نيز آنچنان شجاعتى از خود نشان داد كـه زبـانـزد تـاريخ گشت . ابوالفضل در اين روز كه از حماسى ترين روزهاى تاريخ اسلام است ، در برابر انبوه دشمنان ـ كه دشت را پر كرده بودند ـ آنقدر دلاورى نشان داد كـه شجاعان قوم را متزلزل و عامه سپاهيان را هراسان كرد و زمين ، زير پايشان لرزيد و مـرگ بـر آنـان سـايـه افـكـنـد تـا آنـجـا كـه بـه حـضـرتـش پـيـشـنـهـاد فـرمـانـدهـى كـل سپاه را ـ در صورت كناره گيرى از يارى برادرش ـ دادند. ليكن عباس بر آن تمسخر زد و بر ايمان و عقيده اش و دفاع از آرمان مقدسش افزوده شد.
شـجـاعـت و دلاورى حـضـرت عـبـاس ( عـليـه السّلام ) در روز عاشورا براى به دست آوردن سـودى مـادى از ايـن زنـدگـى نـبـود، بـلكـه دفـاع از مقدّسّترين آرمانهاى مجسم در نهضت برادرش سيدالشهداء بزرگترين مدافع حقوق محرومان و ستمديدگان به شمار مى رفت .
2 ـ ايمان به خدا
قـوت ايـمـان بـه خـدا و اسـتوارى در آن ، يكى از بارزترين و بنيادى ترين ويژگيهاى ابوالفضل بود. حضرت در دامان ايمان ، مركز تقوا و آموزشگاه خداپرستى و خداخواهى ، تربيت يافت و پدرش ، پيشواى موحّدان و سرور متقيان ، جانش را با جوهر ايمان و توحيد حـقـيقى پرورش داد و تغذيه كرد. پدر، او را با ايمان مبتنى بر آگاهى و تعمّق در حقايق هستى و رازهاى طبيعت ، تغذيه نمود؛ ايمانى كه خود چنين وصفش كرده بود:
((اگر پرده ها برايم كنار زده شوند، بر يقينم افزوده نخواهد شد)).
ايـن ايـمـان ژرف و ريـشـه دار بـا ذرّات وجـود حـضـرت عباس عجين شد و او را به يكى از بزرگان تقوا و توحيد بدل ساخت . و بر اثر همين ايمان پايدار و عظيم بود كه ايشان ، خود، برادران و شمارى از فرزندانش را در راه خدا و تنها براى خدا قربانى كرد.
عـبـاس ( عـليـه السـّلام ) بـا دلاورى بـه دفـاع از دين خدا و حمايت از عقايد اسلامى كه در آسـتـانـه تحريف شدن و نابودى در زمان حكومت امويان قرار گرفته بود، برخاست و در اين كار فقط خداوند و رضاى حق و جايگاه اخروى را مد نظر داشت .
3 ـ خويشتندارى
يـكى ديگر از صفات برجسته ابوالفضل ( عليه السّلام ) عزّت نفس و خويشتندارى بود. حضرت از زندگى خفت بار زير سايه حكومت اموى ابا داشت ؛ حكومتى كه بندگان خدا را بـرده خـود و امـوال بـيـت المـال را دارايـى شـخـصـى كـرده بـود و بـه دنبال برادرش ، پدر آزادگان كه صلاى عزّت و كرامت در داده بود و مرگ زير سايه هاى نـيزه ها را سعادت و زندگى با ظالمان را اندوهبار اعلام كرده بود، دست به قيامى خونين زد و به ميدان نبرد و جهاد پا گذاشت .
ابـوالفـضـل ( عليه السّلام ) در روز عاشورا عزّت نفس و خويشتندارى را با تمام ابعاد و آفـاقـش مـجـسـم سـاخـت . امويان او را به شرط كناره گيرى از برادرش ، وعده فرماندهى كـل قـوا دادنـد، ليـكـن حـضـرت بـر آنـان تـمـسـخـر زد و فـرمـانـدهـى سـپـاه آنـان را لگـدمـال كـرد و بـا شـوق و اخلاص ، به سوى آوردگاه شتافت و در راه دفاع از حرّيت ، دين و آزادگى خود، كُندآوران را به خاك انداخت و سرها را درو كرد.
4 ـ صبر
يـكـى از ويژگيهاى ابوالفضل ( عليه السّلام ) شكيبايى و بردبارى در برابر حوادث تلخ و دشوار بود. مصايبى كه در روز عاشورا بر سر حضرت آمد، كوهها را مى گداخت ، ليـكـن ايـشان همچنان استوار بودند و كمترين سخنى دالّ بر دردمندى بر زبان نياوردند. حضرت همچون برادرش ، سيدالشهداء ـ كه صبرش از صلابت و سنگينى كوههاى سر به فـلك كـشـيـده ، بـيـش بـود ـ و بـه پيروى از امامش ، خود و اراده اش را تسليم پروردگار بـزرگ كـرد و هرچه را بر خود و خاندانش نازل شد با چشم رضامندى نگريست . حضرت ابـوالفـضل ، ستارگان تابناك و اصحاب باوفا را مى ديد كه بر دشت سوزان كربلا چون قربانيها به خون تپيده اند و آفتاب ، آنان را مى گدازد، مويه و فرياد كودكان را مى شنيد كه بانگ ((العطش )) سر داده اند، نوحه بانوان حرم وحى بر كشتگان خود را مى شـنيد، تنهايى برادرش ، سيدالشهداء را در ميان كركسهاى كوفه و مزدوران ابن مرجانه كه براى كشتنش بر يكديگر پيشى مى گرفتند تا به رهبرشان نزديك شوند، مى ديد. آرى ، هـمـه ايـن حـوادث سـنـگـيـن را مـى ديـد، ليـكـن امـر خـود را بـه خـداى متعال واگذار كرده بود و بدون كمترين تزلزلى پاداش را از پروردگارش درخواست مى كرد.
5 ـ وفادارى
يـكـى ديـگـر از صـفـات ابـوالفـضـل كـه از بـرتـريـن و بـرجـسته ترين صفات است ، ((وفـادارى )) اسـت . حـضرت در اين صفت ، گوى سبقت از همگان ربود و ركوردى جاودانى برجاى گذاشت و به بالاترين حد آن رسيد. نمونه هاى وفادارى حضرت را در اينجا مى آوريم .
الف ـ وفادارى به دين :
ابوالفضل العباس ( عليه السّلام ) از وفادارترين كسان به دين خود بود و بشدت از آن دفـاع كـرد. هـنـگـامـى كـه اسـلام در خـطـر نابودى قرار گرفت و دشمنان كمر بسته آن ـ امـويـان ـ بـا تـمـام وجـود بـه انكار آن برخاستند و شبانه روز محو آن را وجهه نظر خود قرار دادند و با آن جنگيدند، ابوالفضل به رزمگاه پاگذاشت و در راه دين خود، مخلصانه جهاد كرد تا آنكه كلمه توحيد در زمين برقرار باشد و در آرمانهاى اعتقاديش دستانش قطع گشت و به خون خود درغلتيد.
ب ـ وفادارى به امت :
سـرور مـا حـضـرت عـبـاس ( عـليـه السـّلام ) مى ديد كه امت اسلامى در زير كابوس تيره امـويـان دسـت و پـا مـى زنـد و زنـدگـى مرگبار سراسر ذلت و خوارى را سپرى مى كند. گروهى از مجرمان اموى سرنوشت آنان را در دست گرفته ، ثروتهاى آنان را به باد مى دهـنـد، بـا مـقدرات آنان بازى مى كنند و حتى يكى از سپاسگزاران اموى با وقاحت و بدون شرم و حيا اعلام مى كند كه : (((منطقه ) سواد؛ باغستان قريش است )) و چه اهانتى به امت بيش از اين .
در برابر وضعيت طاقت فرسا، ابوالفضل وفادارى به امت را در قيام ديد. پس همراه با برادرش و گروهى از رادمردان اهل بيت و آزادگان دلباخته آنان بپاخاست و شعار آزادى از يـوغ بـنـدگـى امـويان را سر داد و رهايى امت اسلامى از بردگى آنان را هدف خود كرد و جـهـادى مـقـدّس بـراى بازگرداندن زندگى كريمانه براى آنان را آغاز كرد و در راه اين هـدف والا، خـود و تـمـامـى بـپـاخـاسـتـگـان بـه شهادت رسيدند. پس كدام وفادارى به امت مثل اين وفادارى است ؟!
ج ـ وفادارى به وطن :
سـرزمـيـن اسـلامـى در گـرداب مـحنت و رنجهاى توانفرسا در ايام حكومت امويان ، غوطه ور بـود. اسـتـقـلال و كـرامـت خود را از دست داده بود و به باغستانى براى امويان ، سرمايه داران قريش و ديگر مزدوران بدل گشته بود.
تـهـيـدستى و فقر، همه گير و مصلحان و آزادگان خوار شده بودند و مجالى براى آزادى فـكـر و نـظـر نـمـانـده بود. حضرت عباس تحت رهبرى برادرش سيدالشهداء براى درهم شكستن اين حكومت سياه و فروپاشى پايه هاى آن ، قيام كرد و بر اثر فداكاريهاى آنان بود كه طومار حكومت اموى پس از چندى درهم پيچيده شد؛ در حقيقت بزرگترين وفادارى به وطن اسلامى همين است .
د ـ وفادارى به برادر:
ابـوالفـضـل پـيـمـانـى را كـه بـا خـداونـد بـراى حـفـظ بـيـعـت خود با برادرش ريحانه رسـول خـدا( صـلّى اللّه عليه و آله ) و اولين مدافع حقوق مظلومان و محرومان بسته بود، بـدان وفـادار مـانـد. مردمان در طول تاريخ مانند اين وفادارى در حق برادر را نديده اند و قطعاً زيباتر از اين وفادارى در كارنامه وفاى انسانى به ثبت نرسيده است ؛ وفاداريى كه هر آزاده شريفى را به خود جذب مى كند.
6 ـ قوّت اراده
((اسـتـوارى و قدرت اراده )) از مهمترين و بارزترين صفات بزرگان جاويد تاريخ است كـه در كـار خـود موفق بوده اند؛ زيرا محال است افراد سست عنصر و ضعيف الاراده بتوانند كمترين هدف اجتماعى را محقق كنند يا كارى سياسى را به پايان برند.
ابوالفضل ( عليه السّلام ) در اراده نيرومند و عزم و جزم ، در بالاترين سطح قرار داشت . بـه اردوگـاه حق پيوست و بدون تزلزل يا ترديد، پيش رفت و در عرصه تاريخ به عـنـوان بـزرگـترين فرمانده بى مانند شناخته شد و اگر اين صفت در او نبود، افتخار و جاودانگى در طول تاريخ برايش ثبت نمى شد.
7ـ مهربانى
مـحـبـت و مـهـربـانـى بـه مـحـرومـان و سـتـمـديـدگـان بـر وجـود ابـوالفـضـل مـسـتـولى بـود و ايـن پـديـده بـه زيـبـاتـريـن شـكـل خـود در كـربـلا آشـكـار شـد و جـلوه كـرد؛ سـپـاه امـويـان آبـشـخـور فـرات را بـر اهـل بـيـت بـسـتـنـد تـا آنـان بـر اثـر تـشـنـگـى بـمـيـرنـد يـا تـسـليـم گـردنـد. ابوالفضل كه لبهاى خشكيده و چهره هاى رنگ پريده فرزندان برادرش و ديگر كودكان را از شـدت تـشنگى ديد، قلبش فشرده گشت و از عطوفت و مهربانى دلش آتش گرفت . سـپـس بـه مـهـاجـمـان حـمله كرد، راهى براى خود گشود و براى كودكان آب آورد و آنان را سـيـراب كـرد. در روز دهـم محرم نيز بانگ ((العطش )) كودكان را شنيد، دلش به درد آمد و مـهـر به آنان ، او را از جا كند. مشكى برداشت و در ميان صفوف به هم فشرده دشمنان خدا رفـت ، بـا آنـان درآويخت و از فرات دورشان ساخت ، مشتى آب برداشت تا تشنگى خود را بـرطرف كند، ليكن مهربانى او اجازه نداد قبل از برادر و كودكانش سيراب شود، پس آب را فرو ريخت . حال در تاريخ امتها و ملتها بگرديد آيا چنين محبت و رحمتى را ـ جز در قمر بنى هاشم و افتخار عدنان ـ خواهيد يافت ؟!
ايـنـهـا پـاره اى از صفات و فضايل ابوالفضل است كه با داشتن آنها ـ چون پدرش ـ به بالاترين قلّه مجد و كرامت دست يافت .
منبع:http://www.ghadeer.org/site/dowran/masomin/ab_fazl/start_frm.html